جرم

من کاری ندارم که پدرت به زن های یقه باز خیابان چه میگوید. یا اینکه مادرت زیر چادر نمازش دنبال چه چیزی میگردد. یا مادر بزرگت وقتی خاطره تعریف میکند میگوید فلانی ان موقع ها هنوز ازدواج نکرده بود و دختر بود. معلم دینی ات به تو گفته است باید عفافت را حفظ کنی تا وقتی ازدواج کرده ای؟ به من ربطی ندارد.
ویرجنیتی جرم است. یک جرم بسیار بزرگ در حق تنت. در حق مغز لذت جویت. در حق قلب عشق پرورت. گور پدر همه شان. عرف را بریز توی جوب بگذار اب ببردش انجایی که چشمت به ان نخورد و فقط، بده.
مک مورفی
از اتاق بیرون دویدم. آن بیرون، نه حیاطی بود، نه راه پله ای از سنگ مرمر، نه ساختمان بزرگ بی سرو صدایی، نه درخت اوکالیپتوسی،
نه مجسمه ای، نه الاچیقی در باغ، نه فواره ای و نه حصاری: آن بیرون رویاهای دیگری در کمین بود.
~بیست و پنجم اگوست 1983
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان