تجربه گر

پارادوکس های به ظاهر کمدی و در باطن تراژیک

خازن را زودتر به شارژ وصل کنید

من حتی نمی‌فهمم چه میگویم. خدا لعنتت کند. دلم برایت تنگ شده است. صدایت دارد یادم میرود. خابم میاد و باید بخابم و نکن این کار را. نگذار. رفتی. نرو. نکن. ما دیگر بزرگسالیم. بیا بسازیمش. نکن. از تو بیزارم. خدانگهدار.

سفر به انتهای شب
مک مورفی
و یک روز صبح،
از خواب بیدار شدیم و دیدیم بادهای موسمی به صلح نشسته اند.
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان