بسیار عالی است. اینترنت برگشته و امروز بلاخره میتوانم بروم تراپی. وای کلی اتفاق افتاده است و از شدت هیجان دارم میمیرم که برای تراپیستم همه چیز را تعریف کنم. البته که در این مدت در ارتباط بودیم و بیش از دو روز از هم بی خبر نبودیم. وای خدای من کلی نتیجه جدید گرفته ام کلی چیز از سر گذرانده ام آدم های جدید شناخته ام و همه و همه را با او در میان خواهم گذاشت. آدم تأثیرگذاری است در زندگیمان، تقریبا شبی نبوده که با دوستان جمع نشویم و راجع به او حرف نزنیم. تعداد خوبی از ما پیش او میرویم و اگر اتفاقی برایش می افتاد قطعا باید یک تیمارستان اجاره میکردیم.
تعطیلات خوبی بود.
چه وضعش است؟ خیلی عکس هایی که جدیدا گرفته ام ناراحت کننده هستند. مدت هاست که در عکس ها لبخند به خود نگرفته ام. خاک بر سرم آرمان من این نبود. امشب بعد اینکه درس هایم را خواندم یک تکانی به خودم می دهم و میروم بیرون و هزار و پانصد تا عکس سکسی از خودم میگیرم و این بازی را تمام میکنم. در ضمن حالا که جنگ فعلا تمام شده و در تعطیلات بین دو نیمه هستیم برای تقویت روحیه میروم لباس میخرم. تمام لباس هایم را تهران جا گذاشتم.