از دوم مارچ ۲۰۲۱ تا ۲۳ می ۲۰۲۳ به تفصیل در ۸ فصل مختلف با محوریت اساسی خود خدا انگاره ، از ۶ نوامبر ۲۰۲۳ تا سوم مارچ ۲۰۲۴، در ۴ فصل با محوریت اساسی ناظر جهان بیرونی، از ابتدای آوریل ۲۰۲۴ تا ۲۹ دسامبر ۲۰۲۴ در ۲ فصل با محوریت اساسی بقا.( تاریخ های ۲ فصل آخر ممکن است دقیق نباشند، بر اساس آخرین پیام های موجود در روزنوشته ها)
۱۴ فصل زمان برد تا از آسمان به زمین رسیدن تجربه بشود. واضح است که فرایند عینی نیست و درونی شده است و همچنان مثل انسان اولیه برای ترس از ناشناخته، معنا سازی میشود تا اتفاقا، به ناشناخته ی بدتری پیچیدگی اضافه کند که ناخودآگاه است چون فکر میکند پیوندش چنان با حس قوی شده است که دیگر آسیبی از طبیعت نمیبیند.
از ۲۵ فوریه ۲۰۲۵ تا ۲۷ آوریل ۲۰۲۵ تلاشی ناشناخته برای معنایی که جواب نهایی ندارد در ۱ فصل صورت گرفت، بعد از آن به سرعت همه چیز تغیر کرد و از ۱۵ می تا ۳۰ ژوئن شکست باور خدا انگاره و شکست باور ناظر رخ داد و زمینی بودن پذیرفته شد و از ۱ جولای ۲۰۲۵ تا مدت نامعلوم وارد تفرد: گردشی معنایی به دور خود، شدیم.
متاسفانه خواستم بخوابم ولی خوابم پرید بعد اینکه دیدم چقدر به گا(؟) رفتم. ایگوی بدبختم به ک@کشی افتاده است. وسط همه اینها حالا باید روی تخت دراز بکشم و به این فکر کنم عکس جدید پروفایلش خوشگل است؟ بله. هندسه مقدس جزئیات چهره اش. بله. آخرین چیزی که ذره ای اهمیت دارد در کار جهان این است که حالا رابطه عشقی من به کجا رسیده است و هنوز دوستش دارم یا نه. گور پدر این حرف ها و تظاهر ها و همه چیز. معلوم است که دوستش دارم. ولی این آخرین چیزیست که ذره ای در کار جهان اهمیت دارد. حتی دیگر برای خودِ سرزنشگرم هم اهمیت ندارد.