تجربه گر

پارادوکس های به ظاهر کمدی و در باطن تراژیک

15جولای2023

خاطره یک چیزی گفت که من نمیدونستم باید چی بگم یک چیزی در مایه های پنیک اتک و دلتنگی.

رفتم به اکانت های دیلیت شدش سر زدم، ببینم چند سال پیش که وضعم مثه اون بود چی میگفتم و اون چی جواب میداد.

بعد دیدم در ۱۵ جولای ۲۰۲۳ یک خوابی دیده بوده، من تو خواب کلی گل افتابگردون داشتم و رو هر برگش یه چیزی رو نوشته بودم. انقدر زیاد بوده که خاطره نرسیده همشونو بخونه و از خواب پریده. 

بقیه پیام ها هم خوندم و پسر! چقدر چیز پشت سر گذاشتیم! و هنوز زنده ایم حرومزاده ها! 

آه زندگی خیلی خوبه.خوشحالم که زندم.

در جوابش، جواب خودش رو نوشتم: میفهمم عزیزم، حق داری دلتنگ بشی، بنویس برای خودت و سعی کن خالی کنی خودت رو توی نوشتن. در ضمن اگر پرانول ده داری، یدونه بخور.

سفر به انتهای شب
مک مورفی
و یک روز صبح،
از خواب بیدار شدیم و دیدیم بادهای موسمی به صلح نشسته اند.
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان