تجربه گر

پارادوکس های به ظاهر کمدی و در باطن تراژیک

فهمیدی چطور گپ میان کهکشانی رو پر کنیم؟نه؟میفهمم.

مسئله امر پارادوکسیکال در جاری زندگی به قطعیت رسیده. این رو میتونم ازش مطمن باشم. اما حقیقتا زندگی کردن در دامن پارادوکس ها جسارت میخواد. این سطوح زیرین زندگی، این معنایابی ها، کنکاش های اینچنینی، صبر و حوصله میخواد و تحمل و ایمان. مواجه با جهان، بسیار سخته و جرعت زیادی میخواد.
گاهی فکر میکنم ایا نیازه؟ بحث عمیق تر از نیازه. لذت جویی، فانتزم سازی و بقای فردی بهش گره خورده. هرکسی، به سهم خودش مقداری رو از این کیک برمیداره. ما دلدرد گرفتیم. الوده ایم. چاره ای نیست. بازگشتی نیست. ابزار تعامل میشه و دستت رو میبنده.
کاش در بازه دیگه ای از تاریخ بدنیا میومدیم. بازه ای با فلسفه ای مشخص برای زندگی، فلسفه ای همه‌گیر و مقبول.فلسفه ای که گله‌وار در دامش بیفتیم، زیست کنیم و با ارامش بریم اون دنیا. جهان امروز دست مارو باز گذاشته‌. و این، هم خوبه، هم بد. خودش یک پارادوکس دیگست.
سفر به انتهای شب
مک مورفی
و یک روز صبح،
از خواب بیدار شدیم و دیدیم بادهای موسمی به صلح نشسته اند.
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان