دکه پیش استادیوم: روز هشتم

امروز چقدر طولانی بود. یه برنامه تایمر نصب کردم که ساعت میزارم و بعدش خودش دینگ دینگ میکنه که تایم تسک تموم شده. امروز خالص و مخلص 4 تا 45 دیگه نشستم پا کتاب و تمرین و این دو ساعت اخر کاملا رد دادم و همه چیز رو یادم رفت. 

یه اهنگ گوش بدیم و بریم بخوابیم و فردا همه تمرینای گریفیث رو از اخر به اول حل کنیم؟ 

اره...

اهنگ همین لحظه و لینک زیبای ساوندکلود.

پی نوشت: به جای غصه دیروز خوردن، نقشه فردا کشیدن.

wanna call  thee the ice coffe.tranquillizer.dew turning into hoarfrost

مک مورفی
از اتاق بیرون دویدم. آن بیرون، نه حیاطی بود، نه راه پله ای از سنگ مرمر، نه ساختمان بزرگ بی سرو صدایی، نه درخت اوکالیپتوسی،
نه مجسمه ای، نه الاچیقی در باغ، نه فواره ای و نه حصاری: آن بیرون رویاهای دیگری در کمین بود.
~بیست و پنجم اگوست 1983
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان