امتحان که اومد گفتم ای بابا چقدر آسونه. خدارو شکر میریم که یه هشتاد هفتاد از صد بگیریم. برای میناتان هم نوشتم خدارو شکر اسونه.
سوال اول رو شروع کردم. نوشتمش. یه صفحه بود باید میدانشو حساب میکردیم.تو سلوشن نوشته بودش منم همونم یاد گرفته بودم فقط یه پنج شیش خط توضیح راجع به محاسباتمم نوشتم.
سوال دوم، راجع به به استوانه بود که باید میدان رو داخل و خارجشش حساب میکردیم. یک واژه جهنمی داخل این سوال بود و اونم «نامتناهی» بود. این واژه جهنمی همه چیز رو به دو قسمت تبدیل میکنه. اگر متناهی باشه، باید انتگرال گیری های پیچیده بکنیم روش و از طریق میدان بریم. که اتفاقا یک تمرین داده بود که خودمون حل کنیم و تو سلوشن هم نبود جواب این تمرین که خب من حلش مرده بودم و فرستاده بودمش برای استاد و تایید کرده بود.دیشب هم مهران اومد ازم پرسیدش براش گفتم. انتگرالاش سخت و زیاد بودن و حالا، اگر نا متنهای باشه به راحتی اب خوردن میشه گوس حساب کرد و نوشتش. بدتر از همه اینکه این حل کاملش توی جزوه بود! ده بار حلش کرده بودم حتی سخت ترشم حل کرده بودم که برای استوانه های تو در تو بود. نکته این جاست که من سوال امتحان رو اشتباهی به جای «نامتناهی» خونده بودم«متناهی»!!!!!!!!!!!!!! و نصفه نوشتمش چون فقط برای خارج از میدان بلد بودیم با روش انتگرال گیری بنویسیم!!!!! و درگیر انتگرالاش شدم و گفتم خب تا بنویسم بقیشو بعد میام سراغش. سوال بعدی و سوال بعدیش رو که دوتاشون سه قسمتی بودن قسمتای اول و دوم رو درست نوشتم از هر کدوم و اون قسمتای وسط رو شک دارم، و باز برگشتم سر سوال دوم و وقت برای سوال پنجم نموند و سوال پنج فقط فرمولشو نوشتم!!!!!!!!!!!!!! و وقت وسط کار تموم شد چون پنج تا سوال بود و فقط دو ساعت تایم داشتیم و اصلا نتونستم مثه بچه ادم از رو حزوه یا سلوشن حتی نگا کنم از بس درگیر شدم و گه زده شد تو امتحان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!¡!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خلاصش کنم، اومدم لب شط و هوا بدحور خاکه و نمیدونم خودمو چجوری خالی کنم و گریم هم نمیاد بغضم نمیشکنه و چراا این اتفاق باید برام بیفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به حدی سر جلسه همه چی از ذهنم پرید که نمیدونم قسمت گوس و قسمت میداندخارجی یوال یه و چهار رو درست نوشتم یا نه باورتون میشه سلوشن جلوم بود و ببین! بببن!!!! انقدددد همه چی تو سلوشن بود که بچه های ک نخونده بودن همههههه رو نوشتن نیم ساعت زودتر تموم کردن!!!!!!!!! بابا وقتی طرف میاد سوال فلان مبدانو از من میپرسه خو گاو نیستم میفهمم سوال سخت تر امتحان رو اگه اولین بار دیده باشه نمیتونه حل کنه تو نیم ساعت. اصلا عجیب نیست از کلاس سی و نه نفری، بیست نفر بخوان زودتر از موعد برگه تحویل بدن؟؟؟؟ درحالی که سر کلاس فقط چار پنج نفر هستن که جواب سوالای استادو میدن؟؟؟؟
حتی میناتان هم میگفت سرش توی جزوه و سلوشن بوده و داشت میزد تو سر خودش برای حضوری شدنا
بعد اونوقت من؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ منننن؟؟؟؟؟؟
خاک بر سررررررر انقد همه چی پرید که سلوشن هم نتونست نگا کنه!!!!!!!!
خدایا من از دست خودم خسته شدم!!!!!!! خودمو بندازم تو شط خلاص شم بره بابا.
برگام از دست این اتفاقا. یعنی گسستگی رو میشه احساس کرد. این امتحان ریده شد. دیگه چس ناله بسه، بریم برای بعدی اماده شیم. ببینم گرگ زخمی رو کدوم امتحان الکترومغناطیس دیگه میخاد حریف بشه.