تجربه گر

پارادوکس های به ظاهر کمدی و در باطن تراژیک

به وقت اسپین ذاتی: بی تجربگی دلیلی(توجیحی) بر خیانت؟:شب نهم

شب خوبی بود. داشتم از سیبزمینیم لذت میبردم که چشمم به ساعت افتاد و دیدم یازدهه. ماتم برد. قرار بود زود برگردم که بشینم سوالای کوانتومی که مونده رو حل کنم. یهو ساعت یازده شد. تنها دلبریم تو این ماجرا اینه که بگم حتی وقتی دارم غذا میخورم و حرف میزنم هم از ذهنم ببرون نمیره.
ی سوالیم پیش اومد علاوه بر سرتیتر، اونم اینه که ارمان های ما چقدر منطبق با نیاز هامونi.ارتباطشون چیه ‌
برم بخوابم که غش کردم.

سفر به انتهای شب
مک مورفی
و یک روز صبح،
از خواب بیدار شدیم و دیدیم بادهای موسمی به صلح نشسته اند.
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان