تجربه گر

پارادوکس های به ظاهر کمدی و در باطن تراژیک

کنسل و ادامه ماجرا

انقدر در ژول روز درحال نوشتن و نکته برداری از چیزهای مختلفم که خسته ام میشه. برای همینم روزنوشت های مدرسه تابستانه رو نیمه تموم میزارم.

درحال تحلیل و ریشه یابی هستم توی زمان های مختلف. پازل زندگیدیه قدری عجیب یود که به طرز عجیبی، با زنجان اومدنم موافقت شد، و وقتی اومدم زمانی بود که تازع به بیماریم آگاهی پیدا کرده بودم، و در ادامه جلسه ای رو شرکت میکنم که راجع به اون به زبان دیگری صحبت میکنه.

پازل زندگی عجیبه دوستان. عجیبه.

علی ای حال زنده هستم و متفکر. برای همین هستم، مگه نه؟

سفر به انتهای شب
مک مورفی
و یک روز صبح،
از خواب بیدار شدیم و دیدیم بادهای موسمی به صلح نشسته اند.
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان