تجربه گر

پارادوکس های به ظاهر کمدی و در باطن تراژیک

در حضور رییس، معاون، و مسئول سیاسی استاندار

وقتی از سن اومدم پایین، فقط به این فکر میکردم که چطور در مقابل ش.ع.ا.ر دانشجو م.ی.م.ی.ر.ر ذلت ن.م.ی.پ.ذ.ی.ر.د، اینها جون سالم به در بردن؟ وقتی توی متن سخنرانیم این رو گفتم و ۶۰۰ نفر این رو داد زدن، احساس کردم الان توی پژواک صدا پودر میشم.

سفر به انتهای شب
مک مورفی
و یک روز صبح،
از خواب بیدار شدیم و دیدیم بادهای موسمی به صلح نشسته اند.
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان