محسن(تکمیل میشود_موقت)

محسن قاسمی نژاد.مردی که با  خودش به صلح رسیده.به هر دلیلی.

محسن البته به ارزوش رسید.معلم کامپیوتر شد.

ولی محسن دلش میخاست دکتر بشه.اگر موقعیت احمد رو داشت هیچوقت ردش نمیکرد.

محسن ولی ایمان داره.به اینکه صلح درونی بهتر از اشوب کماله.

محسن.محسن قاسمی نژاد.

تکمیل میشود.

احمد(موقت_تکمیل می شود)

احمد تو وقتی از رتبه100 کنکور و پزشکی دانشگاه تهران دست کشیدی اومدی فیزیک خوندی.

چی فهمیدی؟

چی شد که اینکارو کردی؟ چی فهمیدی؟

ایمان.ایمان.ایمان رو چقدر زیاد داشتی احمد.

تکمیل میشود.

مک مورفی
از اتاق بیرون دویدم. آن بیرون، نه حیاطی بود، نه راه پله ای از سنگ مرمر، نه ساختمان بزرگ بی سرو صدایی، نه درخت اوکالیپتوسی،
نه مجسمه ای، نه الاچیقی در باغ، نه فواره ای و نه حصاری: آن بیرون رویاهای دیگری در کمین بود.
~بیست و پنجم اگوست 1983
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان