چرا از اسامی مستعار استفاده میکنم: فرق است بین دانستن اسم یک چیز و اینکه ان چیز واقعا چیست.(ریچارد فاینمن) اینجا، ان چیز واقعا چیست رو مینویسم.
لیلا: لیلای تمام دوران ها.مادر همه ی بچه های فامیل، ایثار سه بعدی.
پدر مجرد: مردی در اواخر چهل سالگی، بازنشسته ، عاشق ماهیگیری.
جومالی: الگوی سابق من، کفتر باز، هفت تیر کش، عزیز همیشگی قلبم. مرد.
نانی: عاقل، سرزنده، سر به هوا و همیشه در بحران های وجودی. دختر به حق پدر.
کدو: دفترچه خاطرات،کمد امن همه ی اسرار و وسایل. مادربزرگ.
شازده کوچولو: دوست سابق، اشنای حاضر، دارای روح گسترده و انتگرال پذیر مجذوزی.
سب گلاب تپل: یاور، همراه، درجبهه مقابل، درونگرا، میهن پرست، پایه همه امور.
درباره الی: الی،عاشق پوستر های شادمهر دهه 80، دل در گرو محبت به همگان و درس نگرفتن از فجایع زندگی.
مرغ حنایی: طرفدار حقوق مردان، کهن الگوی اتنا، پیکان اسقاطی.
شیخ: سپیده، سپید، برقرار کننده پیوند روحی، فراموش نشدنی لاکن دور.
جاشو: عزیز از دست رفته، اهل زندگی پر فراز و نشیب، دست و دلباز و عیال وار. مرد.
دیو سفید: دشمن، زبان محسور کننده، تیز، فتنه بر انگیز، دشمن.زن.
پیترچک: بچه کلاس چهارمی، در ارزوی دروازه بان شدن، چپ دست، ترسو و باحال.
بعبعی معصوم: کهن الگوی افرودیته.معتاد به قلیون برازجونی و لواشک، نیازمند به مراقبت، عاشق دست پختشم.دیونشم.میمیرم براش.
لیمو: شوخ،مرد، عصبی، از اونا که دعوا میکنه ولی هیچی تو دلش نیست، خوش مسافرت، تاثیر پذیری از حرف های زنانه:100%
حسین پلاسکو: صَدام، اتیش خاموش شده، رفیق باز سابق، اهل گفتگو با زن هایی که دوا های عطاری پیشنهاد میکنند.
مقدم موتاخر: خوش سیما،مادر، معتقد به طب سنتی، مهمان نواز.
هلوی شیرین: فیلم باز، اهنگ باز، باهوش در ریاضی، مهربون.زن.
میناتان: دوست اشک ها و خنده های روی پل نمازی شیراز. فیزیکخوان، معدل الف. زن.
اسکوانچی: استراتژیست، درونگرا، وی تا ترم 5 یاضی 1 پاس نکرده است،سیگار بهمن، میم باز فوق العاده، بی ریا. رفیق. مرد.
قذافی: مادر گربه ها، خودیافته، در مسیر دامپزشک شدن، دوست. زن.
بنی: عکاس، معتقد به هیتر نبودن، باهوش در ریاضی، متزلزل در تصمیمات زندگی، در ارزوی هوافضای شریف.عاشق نودل. زن.
مهسا: مهسا، لاغر و قد بلند، مهندسی عمران، دوست صمیمی، برنامه ریز درسی نجومی.متولد دی ماه.
سبز ابی کبود: دوست سابق، اشوب گر، زلزله، طوفان، اصیل. دوست سابق. دوست سابق.زن.
غار نشین: غار نشین. در حال تحصیل مترجمی زبان. دوست عزیز دوران فاروم فانتزی. مرد.
لئون: مشاور، امید دهنده؛ دارای چارچوب های محکم، کمک کننده، مسئولیت پذیر، مهاجر، مرد.
مزوسفر: ناشناخته، نقطه تکین تابع. استفاده کننده از واژه "فوق العاده" به کرات، در اموری که مطابق داستان ها فوق العاده اند. فیلمباز، انیمه باز، قهرمان، متعلق به دیگران. مرد.
بسطا: معمار، کشیده زننده، برخلاف اونچه فکر میکردم محرم رازش شدم. تمیز و پاک، قوی. زن.
بنفش یواش: میگ میگ، enfp، عاشق لوبیا پلو با گوشت سلف ارم.زن.
نرگس: استفاده گر از ادمیزاد تا سر حد مرگ، با معرفت در موارد خاص، محتاط ، صبور.
امیرحسین: خلف صدق،رویاپرداز و بامزه، عاشق بزرگ شدن.
کولی: رقاص، هندی، خانم خونه، اماده برای شوهر کردن،
روناک: دلربا، با معرفت، مقاوم.
رفیق ناتمام:هم اتاقی سابق، دوست سابق، همکلاسی، زرنگ و دست و دلباز. زن.
خواهر معنوی: دوست 10 ساله، مادر جمع، محتاط و سیاستمدار، امریکای کوچک.
راندال: پر شور و هیجان، پلنگ صورتی، دوست لیلا، باوفا، زن.
امیرعلی: مارموز و اب زیرکاه، زبون باز، بچه ننه.
ایمپاستر: ایمپاستر، معتقد به شهاب سنگ هایی که اگر برخورد کنند شاید عاشق شود، اچار فرانسه.مرد.
ایشیزاکی: فیثاغورس، یاد دهنده، معصوم، عزیز، دایر المعارف سیار، مرد.
عزیزالله: استاد مورد علاقه در تمام دوران ها، سخت گیر، سریع الحساب.
پسته خندان: گول زننده، استامینوفن با دوزپائین، معاون بخش. مرد.
فلاحتی: کسی که دانشگاه مجازی رو از حالت رباتی و سردی و بیروحی خارج کرد و بهش روح داد، استاد غیرقابل تحمل، دوست داشتنی، گیج کننده، عاشق تکرار کردن 1 جمله با تناوب 5 بار بر ثانیه. زن.
احمد: ته تغاری، کودک پنج ساله متولد 71، افسار گسیخته و جانی، با تجربه.
هاتف: شوهر درباره الی. داماد. بابای امیرحسین.
مهران:
مهربان:
نینا:
نژاد پرست:
همسفر عشق: