قدیمی

قدیمی پیام داد و گفت معشوقه اش بهش گفته که عشق کسشر است. گفتم اشتباه میکند. گفت نه معشوقه ام را میشناسی، و نه عشق را، ری. گفتم شاید. گفت یاور غمگساری نمیخواهی؟ گفتم چرا. گفت به من پیام بده، گفتم همان‌جایی تورا خواهم دید، که پیش از عشق تورا دیده بودم.
مک مورفی
از اتاق بیرون دویدم. آن بیرون، نه حیاطی بود، نه راه پله ای از سنگ مرمر، نه ساختمان بزرگ بی سرو صدایی، نه درخت اوکالیپتوسی،
نه مجسمه ای، نه الاچیقی در باغ، نه فواره ای و نه حصاری: آن بیرون رویاهای دیگری در کمین بود.
~بیست و پنجم اگوست 1983
T=t[(1-v^2/c^2)^-1/2] ]^1/2
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان