جمعه ۹ فروردين ۰۴
وقتی تنت را به تنم میچسبانی و میبوسیم و سپس جدا میشوی و مجددا میبوسیم و سپس جدا میشوم و نگاهت میکنم، یک جنون عمیقی در آمیختنمان است که متحیرم میسازد. در نقش کامل ترین زن تمامی اعصار گذشته بعد از اینکه لب های تورا مکیدم سرم را به عقب برمیگردانم و از تو میپرسم به من بگو که بیش از این هیچکس را در زندگی ات دوست نداشته ای. زنانه ترین سوال ممکن، خالصانه ترین شور حیات. بدون جواب به این سوال هیچ رویای دو نفره ای ممکن نیست. هیچ گندمی زرد نمیشود، هیچ درختی میوه نمیدهد. مادر طبیعت بدون اینکه این سوال پاسخی دریافت کند هیچ زحمتی نمیکشد. به معنای واقعی کلمه چرخه بقا به همین سوال بستگی دارد. تو پاسخی میدهی. خاطرم نیست ۷ اسفند چه پاسخی دادی. هرچه بود خوشایند بود ک باز هم تورا بوسیدم. ادمیزاد وقتی عشق را میبیند،احساس میکند یک انار در سینه اش ترک میخورد. یک جریان شیرین و قرمز، انسداد های مسیر قلبش را باز میکند.