مستفیض

بنده عرضم این است که فانتزی یک بیماری مسری است. نه از فرد به فرد، بلکه در یک فرد، از سلول به سلول. یک مرض است جدا. یک مرض است. آدم وقتی جنون نوشتن دارد و ذاتن هم منزوی است دیگر باید با این سرطان خانمان سوز کنار بیاید. فکر نمیکنم دوایی برای آن وجود داشته باشد. ب نظرم باید مرد جدا. باید ارنست همینگوی بود.
مک مورفی
از اتاق بیرون دویدم. آن بیرون، نه حیاطی بود، نه راه پله ای از سنگ مرمر، نه ساختمان بزرگ بی سرو صدایی، نه درخت اوکالیپتوسی،
نه مجسمه ای، نه الاچیقی در باغ، نه فواره ای و نه حصاری: آن بیرون رویاهای دیگری در کمین بود.
~بیست و پنجم اگوست 1983
T=t[(1-v^2/c^2)^-1/2] ]^1/2
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان