جولیا


وبقلب الحاضر خلینــــــــــــا
شو بدک بزمان الماضـــــــی
إحنا ما خلقنا لماضینـــــــــــا

لیالینا .. لیالینا

یا زمن بالقصص المنسیــــة
أو بالأحلام الوردیــــــــــــــة
لا تترکنا أسرى امبــــــــارح
ولا ننطر بکرة لیلیـــــــــــــة

لیالینا .. لیالینا

مک مورفی
از اتاق بیرون دویدم. آن بیرون، نه حیاطی بود، نه راه پله ای از سنگ مرمر، نه ساختمان بزرگ بی سرو صدایی، نه درخت اوکالیپتوسی،
نه مجسمه ای، نه الاچیقی در باغ، نه فواره ای و نه حصاری: آن بیرون رویاهای دیگری در کمین بود.
~بیست و پنجم اگوست 1983
طراح قالب : عرفـــ ـــان دارای گرین کارت از بلاگ بیان